در این نوشته به نوخاسته‌گرایی وجودشناختی و کاربرد آن در مسئله قدیمی ذهن و بدن  توجه شده است.
فصل اول به ارائه چهارچوب مفهومی دیدگاه نوخاسته‌گرایی وجودشناختی در خصوص ویژگی‌ها می‌پردازد. در این فصل، شاخصه‌های  ویژگی‌های نوخاسته مشخص شده و از سوی دیگر، برای دستیابی به مفهوم روشن‌تری از نوخاسته‌گرایی به عنوان رقیبی برای تحویل‌گرایی، سه مدل تحویل‌گرایی نیگلی، این‌همانی و کارکردی مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

 آثار نوخاسته‌گرایان انگلیسی از سویی دچار بی‌دقتی در زبان فلسفی است و از سوی دیگر، تفاوت دستگاه مفاهیم متافیزیکی مورد استفاده در زمان نگارش آثار با متافیزیک معاصر، شارحان این آثار را با مشکلات جدی در فهم مقصود نویسندگان مواجه کرده است.  بنابراین در این کتاب، جز در موارد معدودی، مستقیماً به تعابیر و نظریات نوخاسته‌گرایان انگلیسی پرداخته نشده است.

فصل دوم، به مبحث کلیدی نحوه ظهور و تأثیرات علّی ویژگی‌های نوخاسته می‌پردازد. در این فصل، سه تلقی ابتنایی، علّی و امتزاج و تجزیه مطرح و بررسی شده است.

در فصل سوم، برخی انتقادها به نوخاسته‌گرایی وجودشناختی معرفی و بررسی شده است. به‌رغم قوّت برخی از انتقادها به نظر می‌رسد که دیدگاه نوخاسته‌گرایی انسجام لازم را برای اینکه بتواند مبنایی برای بررسی مسئله ذهن و بدن باشد، دارد. همچنین در پایان این فصل، سه دیدگاه دیگر در خصوص رابطه ویژگی‌های سطح پایه و ویژگی‌های سطح بالا که رقبایی برای تحویل‌گرایی و نیز نوخاسته‌گرایی به شمار می‌روند، به‌اختصار معرفی شده‌اند.

در سه فصل آغازین، از میان مدافعان معاصر نوخاسته‌گرایی وجودشناختی عمدتاً به آرای تیموتی اکانر، هنگ یو ونگ، پاول هامفریز و آخیم اشتفان اشاره شده است. همچنین از آثار جیگون کیم که اگرچه منتقد نوخاسته‌گرایی وجودشناختی است، اما نقش مهمی در تدقیق مباحث این حوزه داشته، استفاده شده است. در مبحث تحویل‌گرایی از آرای ارنست نیگل، هیلری پاتنم، جری فودر و کیم و در بخش انتقادات نسبت به نوخاسته‌گرایی، افزون بر کیم از آرای سیدنی شومیکر، جان هایل و دن هرد استفاده شده است.

در فصل چهارم، مسئله ذهن و بدن و انواع عمومی پاسخ‌های مطرح شده در مورد آن معرفی شده است. از آنجا که ویژگی‌های ذهنی انواع بسیار متنوعی دارند، در این فصل یک دسته‌بندی عمومی از آنها به دست داده شده است. معمولاً حیث التفاتی ، آگاهی  و اراده آزاد  به عنوان شاخصه‌هایی در نظر گرفته می‌شوند که هر یک برخی از انواع ویژگی‌های ذهنی را از ویژگی‌های فیزیکی متمایز می‌کنند. به منظور امتناع از واگرایی بحث، ویژگی آگاهی به عنوان نامزدی برای نوخاستگی انتخاب شده است و امکان یا عدم امکان نوخاسته ‌دانستن حیث التفاتی و اراده آزاد مورد بررسی قرار نگرفته است. در ادامه این فصل، ویژگی آگاهی و انواع حالت‌های آگاهانه به‌اختصار معرفی و دسته‌بندی شده است.

فصل پنجم مستقیماً به بررسی امکان تشخیص آگاهی به عنوان یک ویژگی نوخاسته می‌پردازد. در این فصل، این پرسش مورد توجه قرار گرفته است که آیا ویژگی آگاهی، شاخصه‌های ویژگی‌های نوخاسته را که در فصل اول معرفی شده‌اند، داراست یا خیر. چالش‌‌برانگیزترین شاخصه در این میان، شاخصه تحویل‌ناپذیری است. بنابراین، استدلال‌های موجود در مورد تحویل‌ناپذیری ویژگی آگاهی به ویژگی‌های فیزیولوژی عصبی به‌تفصیل بررسی شده‌اند. در این قسمت از آرا و استدلال‌های سول کریپکی، تامس نیگل، فرانک جکسون، دیوید چالمرز و ند بلاک استفاده شده است. گفتنی است از آنجا که آگاهی و به طور کلی ویژگی‌های ذهنی یکی از بهترین نامزدها و به نظر برخی تنها نامزد ممکن برای نوخاستگی وجودشناختی به شمار می‌رود ، ویژگی‌های ذهنی به عنوان مثالی از ویژگی‌های نوخاسته به طور گسترده در فصل اول و در هنگام تشخیص شاخصه‌های نوخاستگی نیز مورد اشاره قرار گرفته‌اند.

با بررسی استدلال‌های مطرح شده به نفع تحویل‌ناپذیری ویژگی آگاهی و انتقادات وارد شده می‌توان گفت که شواهد خوبی برای تحویل‌ناپذیر دانستن ویژگی آگاهی به ویژگی‌های فیزیولوژی عصبی یا به طور خلاصه به ویژگی‌های فیزیکی در دست است. با توجه به این نکته و دارا بودن دیگر شاخصه‌های ویژگی‌های نوخاسته، می‌توان آگاهی را یک ویژگی نوخاسته دانست.

در فصل ششم، مبحث نوخاسته‌گرایی جوهری طرح شده است. در این فصل، ابتدا مفهوم جوهر به‌اجمال بررسی شده است، سپس با طرح و رد دیدگاه غیرجوهری نسبت به ذهن، امکان در نظر گرفتن سابجکت‌های آگاه به عنوان جواهر نوخاسته بررسی شده است. با اتکا به تحویل‌ناپذیری آگاهی می‌توان به نفع وجود جواهر آگاه نوخاسته نیز استدلال کرد، این موضوع در ادامه فصل ششم به‌تفصیل مطرح شده است. در این بخش، عمدتاً بر آرای ویلیام هسکر، جاناتان لو، تیموتی اکانر، جاناتان جیکوبز و پاتریک تونر تکیه شده است.