آیت الله هادوی تهرانی:
فقه علاوه بر استنباط احکام شرعی، استنباط نظام و مکتب نیز هست
آیت الله هادوی تهرانی در مراسم افتتاحیه همایش بین المللی ظرفیت شناسی اصول فقه در حل مسائل نوپدید با رویکرد مقارن، در موضوع نظریه اندیشه مدون در اسلام سخنرانی کرد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، این جلسه در تالار امام حسین علیه السلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با حضور اعضای هیأت علمی پژوهشگاه و جمعی از مهمانان خارجی برگزار گردید.
آیت الله شیخ مهدی هادوی تهرانی در این همایش بیان کرد: شیخ اعظم انصاری با بیان یک مطلب به ظاهر واضح، انقلابی در اصول ایجاد کرد جمله ایشان این است که مکلف در مواجهه با حکم شرعی سه حالت قطع، ظن و شک برای او حاصل می شود.
وی مسائل اصلی علم اصول را در سه محور جمع کرد و تأکید کرد: مباحث علم اصول سه محور دارد؛ مباحث حجت محرزه، مباحث حجت غیرمحرزه و مباحث تعارض حجج.
اسلام دین خاتم و کاملترین دین مُرسَل است؛ از اینرو، در هر حوزه از حیات انسان، خواه فردى و خواه اجتماعى، توقع موضعگیرى دین و ارائه رهنمود وجود دارد. نگاه به هر دانشی دو منظر دارد: گاهی نگاه از بیرون یک دانش است و گاهی نگاه درون دانشی به علم داریم. در علم اصول نگاه بیرونی به این علم با نام فلسفه علم اصول یاد می شود.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم خاطر نشان کرد: فلسفه علم اصول چهار محور دارد؛ تاریخ علم اصول فقه، مبادی علم اصول فقه، روش شناسی علم اصول فقه و تعامل علم اصول با علوم دیگر. در بین مباحث فلسفه علم اصول مبادی علم نیز به دو قسم مبادی تصوری و مبادی تصدیقی تقسیم می شود. مبادی تصدیقی با نام مبانی کلامی اجتهاد مطرح شده است که شامل مبادی مشترک تصدیقی و مبادی مختص تصدیقی می شود.
آیت الله هادوی برای فهم بهتر این مباحث به تعریف صحیح از دین و رویکردهای متفاوت از دین اشاره کرد و افزود: در مواجه با دین دو رویکرد وجود دارد؛ رویکرد سیستمی و رویکرد غیرسیستمی
از نگاه استاد هادوی رویکرد سیستمی به دین به نظریه اندیشه مدون در اسلام تعبیر می شود.
وی افزود: عناصر تشکیل دهنده دین به دو دسته قابل تقسیماند؛ اول عناصر دینیاى که نُمُود جهانبینى اسلام در یک حوزهی خاص، مانند سیاست یا اقتصاد است و نسبت بین آنها و جهانبینى اسلامى، همان نسبت جزئى به کلى، یا صغرا به کبرا است. اینگونه عناصر از قبیل قضایاى «هست» میباشند و رنگ کلامى - فلسفى دارند، مانند سلطهی تکوینى خداوند در حوزهی مباحث سیاسى، یا رازقیّت او در زمینهی اقتصاد. ما از این عناصر به عنوان «فلسفه» یاد میکنیم. پس «فلسفهی سیاسى اسلام» مجموعه عناصرى از اسلام در حوزهی سیاست است که نُمُود جهانبینى و از جزئیات آن محسوب میشود.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم عنصر دوم را چنین توصیف کرد: اما عنصر دیگر مربوط به نتایج جهانبینى اسلامى، بویژه فلسفهی آن - یعنى عناصر دسته اول - هستند. این عناصر از قبیل قضایاى «باید» میباشند و جنبهی اعتبارى دارند و به نوبهی خود به دو گروه تقسیم میشوند: الف) برخى از این عناصر جنبهی زیر بنا براى بقیه دارند، و به نحوى آنها را تبیین و تعیین میکنند. این عناصر یا به صورت اصول و امور مسلم در یک زمینهی هستند که از آن به «مبانى» یاد میکنیم. و یا اغراض و مقاصد دین را در یک حوزهی مشخص مینماید که به آن «اهداف» میگوییم. مجموعهی این مبانى و اهداف، «مکتب» را تشکیل میدهند. پس «مکتب سیاسى اسلام» همان مجموعهی مبانى و اهداف سیاسى اسلام میباشد. ب) بر اساس مبانى موجود در یک زمینه، براى رسیدن به اهداف همان زمینه، مجموعهی عناصرى در دین ارائه شده است که از آن به عنوان «نظام» یاد میشود، که در واقع دستگاه نهادهاى جهانشمول است.
آیت الله هادوی تهرانی در نگاه دیگری عناصر دین را چنین تقسیم نمود: عناصر دین به دو دسته عناصر جهان شمول و عناصر موقعیتی تقسیم می شود. به نظر می رسد برخلاف نگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری تعبیر عناصر موقعیتی به جای عناصر متغیر بهتر است.
وی افزود: اصل بر جهان شمولی بودن عناصر دینی است ولی عناصر موقعیتی نیز داریم. به عنوان نمونه در بحث قرض الحسنه باید گفت در صدر اسلام یک سنتی بوده به نام قرض دادن ولی الان به صورت یک سازمان مطرح می شود که نامش را نهاد می گویند. نیز بانک در کشور اسلامی با بانک در کشورهای غربی تفاوت دارد و اشتراک بین آن ها صرفا اشتراک لفظی است بانک در کشور اسلامی برگرفته از کتاب شهید صدر «البنک اللاربوی فی الاسلام» است.
آیت الله هادوی تهرانی با توجه به مباحث خود در تعریف فقه تأکید کرد: فقه علاوه بر استنباط احکام شرعی استنباط مکاتب و نظام ها نیز هست. یعنی اصطلاح نظام سازی که در بین اندیشمندان مطرح شده است اصطلاح صحیحی نیست ما نظام سازی نمی کنیم بلکه با استفاده از فقه، نظام و مکتب را کشف و استنباط می کنیم.
وی ظرفیت اصول شیعه را بیشتر از سایر مذاهب دانست و خاطرنشان کرد: مجموعه آثار اصولی شیعه از کل آثار اصولی در سایر مذاهب اسلامی بیشتر است. ما برای توسعه فقه ناگریز به توسعه در اصول فقه هستیم. با نگاه سیستماتیک به اسلام هم فقه و هم اصول توسعه پیدا می کند.
منبع:
پژوهشکده فقه و حقوق
پژوهشکده فقه و حقوق, همایش بین المللی ظرفیت شناسی اصول فقه در حل مسائل نوپدید, آیت الله مهدی هادوی تهرانی
|